- مصمم هستیم با اتکا به تعهدات و اصول خود، گامهای بلندتری در راستای ارتقای جایگاه روابط عمومی در پتروشیمی شیراز برداریم
- تبریک فرارسیدن روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی توسط مدیرعامل و رئیس هیات مدیره سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران
- سلامت مردم مهمترین خط قرمز
- تهیه طرح پیوند شرکتهای دانش بنیان با صنعت و کشاورزی استان تهران/احیاء واحدهای راکد و غیرفعال
- با آزادسازی اراضی دوشان تپه؛ خیابان پیروزی به دماوند متصل میشود
- ایجاد ۳۰هزار فضای پارک حاشیه ای در ۳ منطقه/ فضاهای پارکهای مکانیزه تا یک ماه دیگر مشخص میشود
- تجهیز حوزههای امتحانی به دوربین مداربسته و سیگنالیاب/ اخذ آزمون مجدد از افراد مشکوک
- رفع قطعی برق روشنایی داخلی ایستگاه میرزای شیرازی
- توافقاتی با صنف طلا برای ثبت اطلاعات در سامانه جامع تجارت
- راهکار ترکیه در مهار تورم پایدار
- چرا مالیات مشاغل و اصناف ناچیز است؟
- معافیتهای مالیاتی شرکتهای بورسی در سال ۱۴۰۳ حذف نمیشود
- راه اندازی بازار ارز توافقی برای صادرکنندگان/ فروش ۳ میلیارد دلار اوراق برای تامین مالی طرح ها
- خاندوزی: تمام اصناف کشور موظف هستند بهسمت شفافیت بروند
- شنبهها تعطیل میشود
» حوادث
» احسان خودش را شبیه شوهرم گریم کرد/ به دفترخانه رفتیم و اموال شوهرم را به نام من زد!
تاریخ انتشار : 2019/12/14 - 10:17
احسان خودش را شبیه شوهرم گریم کرد/ به دفترخانه رفتیم و اموال شوهرم را به نام من زد!
چندی قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از همسرش به اتهام کلاهبرداری و جعل مدارک شکایت کرد.
شاکی در توضیح ماجرا گفت: من تاجری سرشناس و مقیم کشور فرانسه هستم. چند سال قبل با همسرم سهیلا که در مهمانی با هم آشنا شدهبودیم، ازدواج کردم و زندگیمان را در خانه ویلایی بزرگی در شمال تهران آغاز کردیم. به خاطر کارم همیشه در سفر به کشورهای اروپایی و مخصوصاً فرانسه هستم و کمتر در ایران زندگی میکنم و همسرم نیز بیشتر وقتها در خارج از کشور پیش خانوادهاش یا من است و زمانی که من به ایران میآیم او هم به ایران میآید. وی ادامه داد: مدتی قبل همراه همسرم به فرانسه رفتیم و او از آنجا برای تفریح به کشور دیگری رفت تا اینکه چند روز قبل به ایران برگشت و من هم دیروز از سفر کاری به ایران بازگشتم. وقتی به خانهام آمدم، متوجه شدم کلید در خانهام عوض شدهاست و همسرم نیز در خانه نیست. در حالی که شوکه شدهبودم با همسرم تماس گرفتم که با صحبتها و ادعاهای عجیب او روبهرو شدم. او گفت که من مدتی قبل به او وکالت تام الاختیار دادهام و با این وکالت از من طلاق گرفتهاست و خانه گرانقیمت و خودروی بنزم را نیز به عنوان مهریهاش برداشته است. ابتدا فکر کردم شوخی میکند، اما وقتی بررسی کردم، دیدم او با جعل امضای من در دادگاه از من طلاق غیابی گرفته و اموالم را هم بالا کشیده است. وی در پایان گفت: در این مدت من و همسرم هر دو خارج از ایران بودیم و الان مات و مبهوت ماندهام که چطور همسرم در دادگاه ایران از من طلاق گرفته و اموالم را بالا کشیده است.
معمای عجیب پیش روی مأموران
با طرح این شکایت تیمی از مأموران پلیس به دستور قاضی پرونده برای بررسی موضوع وارد عمل شدند. مأموران در نخستین گام با بررسی اوراق هویتی و گذرنامه مرد تاجر دریافتند، وی هنگام دادن وکالت در دفترخانه به همسرش در ایران نبودهاست و از طرف دیگر مشخص شد همسر مرد تاجر هم زمان گرفتن طلاق در مسافرت خارج از کشور بودهاست. بنابراین مأموران با معمای عجیبی روبهرو شدند که حکایت از این داشت سهیلا با اجرای نقشهای مرموز و با همدستی افراد دیگری، امضای شوهرش را جعل کرده و پس از گرفتن وکالت، هم اموال او را بالا کشیده و هم از او در دادگاه طلاق گرفته است.
در چنین شرایطی مأموران تحقیقات خود را برای راز گشایی این معما با بررسی اوراق امضاء شده در دفترخانه و دادگاه خانواده آغاز کردند که پس از بررسیهای هیئت یکنفره، سهنفره و پنجنفره مشخص شد امضای مرد تاجر در دفترخانه جعل شدهاست. با مشخص شدن جعل امضای شاکی مأموران به دستور بازپرس پرونده سهیلا را به عنوان متهم بازداشت کردند.
وی در بازجوییها ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با مدارک و دلایل روبهرو شد به جرم خود اعتراف کرد.
راز طلاق غیابی و کلاهبرداری
متهم گفت: چند سال قبل در مهمانی شبانه با مرد جوانی به نام احسان آشنا شدم. او به من ابراز علاقه کرد و من هم عاشق او شدم. احسان تاجر بود، اما ورشکست شدهبود و وضع مالی خوبی نداشت. ما هر دو عاشق هم بودیم، اما هر دو در آرزوی زندگی رؤیایی بودیم به همین خاطر احسان یکی از بستگانش را به نام شهرام که تاجر و مقیم فرانسه بود به من معرفی کرد و قرار شد با او ازدواج کنم و در فرصت مناسب بانقشهای که هر دو طراحی کرده بودیم، اموالش را بالا بکشیم و بعد زندگی رؤیایی خودمان را شروع کنیم. من با شهرام ازدواج کردم و منتظر فرصت بودم تا نقشهمان را اجرا کنیم. وقتی شهرام به مسافرت کاری رفت احسان خودش را با گریم شبیه شهرام کرد و دو نفری با مدارکی که از شهرام در اختیار داشتم به دفتر خانهای رفتیم و وکالتنامه تام الاختیاری به من داد.
پس از این شوهرم از من خواست پیش او بروم و من هم برای اینکه به من شک نکند راهی اروپا شدم، اما این بار برای ادامه اجرای نقشهمان خواهر دو قلویم به جای من وارد بازی شد. او با همان وکالت تقلبی به دادگاه خانواده رفت و از شهرام طلاق گرفت تا اینکه من چند روز قبل زودتر از شوهرم به ایران برگشتم و خانه و خودروی بنزش را با همان وکالت به نام خودم زدم. وی در پایان گفت: فکر نمیکردم روزی مأموران پلیس دست مرا رو کنند.
تحقیقات درباره این پرونده به دستور قاضی ادامه دارد.
برچسب ها : طلاق , کلاهبرداری
دسته بندی : حوادث , خبر داغ
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر