مرگ بر اثر خوب دماغ نگرفتن!

پس از انتشار خبر مرگ این توله‌ها که حتی شکارچیان هم ناراحت شدند (البته قاچاقچیان از این ناراحت شدند که کاش توله‌ها بزرگ‌تر می‌شدند و بعد می‌مردند تا مساحت پوست‌شان بیشتر می‌شد و جنازه‌شان هم دست خودشان می‌افتاد!) اخبار ضد و نقیضی از دلیل مرگ این زبان بسته‌ها منتشر شد. گروهی تقصیر را گردن قضا و قدر انداختند که لابد عمرشان به دنیا نبوده. هرچند گروه دیگری می‌گفتند این‌ها اگر در بیابان‌های آفریقا هم به دنیا آمده بودند دست‌کم یکی‌شان از دست شکارچیان بومی و حیوانات درنده و گرسنگی و خشکسالی و بیماری‌های ناشناخته زنده مانده بود! عده‌ای آن را تقصیر نیروی انسانی و کم‌کاری و سهل‌انگاری انداختند. هرچند این اتفاق مانند سقوط هواپیما نبود که مرحوم خلبان مقصر شناخته شود و پرونده بسته شود و تمام! بعضی‌ها آن را به گردن خطای پزشکی انداختند که خب این یکی اگر برای انسان جواب بدهد (که تجربه نشان داده برای انسان هم جواب نمی‌دهد) برای هفت تا توله ببر اصلا جواب گو نیست! خوشبختانه در این میان کسی مرگ این بیچاره‌ها را گردن باغ‌وحش رقیب و نفرین جادوگران سرزمین مادری‌شان و عوامل ناشناخته فضایی نینداخت.

ولی سرانجام مدیرکل محیط‌زیست خراسان رضوی اعلام کرد شش توله ببر براثر عفونت تنفسی به تایید دام پزشک در بدو زایمان تلف شده‌اند و یک توله دیگر بعد از خورده‌شدن قسمتی از دستش توسط ماده ببر از بین رفته است. هرچند اگر کسی بخواهد هنوز هم می‌تواند با همین دلایل هم بهانه‌جویی کند که چرا دماغ آن طفلکی‌ها را خوب فین نکردند و چرا دم دست مادرشان بودند و چرا مادرشان را گرسنه نگه داشته بودند که هوس خوردن بچه‌اش را بکند و… کلا ما می‌توانیم هر خبری را هرطوری که دل‌مان می‌خواهد تفسیر کنیم. (مدیونید اگر از این متن برداشت سیاسی- اقتصای- اختلاسی بکنید!)

نویسنده : علیرضا کاردار| طنزپرداز