- رئیسجمهور در جمع مردم استان سمنان مطرح کرداحیای ۸۴۰۰ کارخانه و کارگاه نیمهراکد و راکد در سراسر کشور
- نیویورکتایمز: تلآویو تصور نمیکرد پاسخ ایران به حمله به کنسولگری دمشق تا این اندازه شدید باشد
- مراکز هستهای دشمن را شناسایی کردیم/ احتمال جدید نظر در دکترین و سیاستهای هستهای ایران
- امیرعبداللهیان: بعد و قبل از عملیات وعده صادق به آمریکاییها پیام دادیم
- ایرانی ها، رتبه 2 خرید خانه در ترکیه
- یونیسف : از آغاز جنگ تاکنون حدود ۱۴۰۰۰ کودک در غزه جان باختهاند
- روزنامه اسرائیلی : موشک ایران به تاسیسات اتمی اسرائیل اصابت کرد/ 84 درصد حملات ایران دفع شد نه 99 %
- جدال بر سر تعطیلی شنبه ها/ از بخش خصوصی اصرار؛ از مجلس انکار!
- نمایشگاه فعالیت ها و اقدامات وزارت صمت و سازمان های تابعه در حاشیه دیدار وزیر با منتخبان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی
- پیام تبریک رهبر انقلاب به قهرمانان کشتی آزاد و فرنگی
- وجود بیش از۲۵۰۰ درخت با بن ۲ تا ۸ متری در تهران/ لزوم ثبت اطلاعات درختان در«تهران من»
- افتتاح ۲ نیروگاه خورشیدی در تهران در دهه اول اردیبهشت
- اراک؛ مقصد بعدی اتوبوسهای برقی/ درخواست از دولت برای احداث ایستگاههای شارژ
- تشکیل کارگروه اقتصادی در استانداری تهران/ احصاء ۶ درخواست در نخستین جلسه کارگروه
- افزایش ۱۶ تا ۴۵ درصدی کرایههای مترو، اتوبوس و تاکسیها از شنبه
Warning: Use of undefined constant php - assumed 'php' (this will throw an Error in a future version of PHP) in /home1/tadbiret/public_html/wp-content/themes/1111111/includes/breaking.php on line 43
» اسلایدر اصلی
» خاطرات جان کری: ظریف من را تحت تاثیر قرار داد
تاریخ انتشار : 2018/09/09 - 18:46
خاطرات جان کری: ظریف من را تحت تاثیر قرار داد
جان کری زودتر از آن چه فکرش را می کردیم کتاب مفصل خاطرات خود درباره دوران وزارت خارجه اش را منتشر کرد. او یک فصل از این کتاب را با عنوان جلوگیری از جنگ به برجام و توافق با ایران اختصاص داده است.
بدیهی است که بسیاری از گفته های جان کری در این کتاب مطابق با واقعیات نیست و صرفا جهت آشنایی با دیدگاه های طرف غربی منتشر می شود. پایگاه خبری تحلیلی فردا بخشی از این کتاب که درخصوص ایران میباشد به شرح زیر ترجمه کرده است:
اولین ملاقات وزرای خارجه ایران و آمریکا پس از ۴۰ سال
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران وارد اتاقی کوچک و بدون پنجره در جنب سالن شورای امنیت شد، اتاقی که از یک اتاق لباس بزرگتر نبود. اتاق فقط یک میز داشت و چند تا صندلی. طبق قرار قبلی من در آنجا منتظر نشسته بودم. آن اولین ملاقات بین یک وزیر امور خارجهی ایالاتمتحده با یک وزیر امور خارجهی ایرانی در عرض تقریباً چهل سال گذشته بود.
طبق همهی ارزیابیهای متحدانمان ازجمله اسرائیل و متخصصان خودمان، ایران داشت بهسوی توانایی داشتن سلاح هستهای میشتافت. هیچکس شک نداشت که ایران توانسته بر چرخهی سوخت هستهای مسلط شود. از ۱۶۴ سانتریفیوژی که برای غنیسازی اورانیوم در روزهای اول ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش میچرخیدند، ایران در سال ۲۰۱۱ به ۲۷ هزار سانتریفیوژ رسیده بود که ۱۹ هزار تای آنها در حال کار بودند.
ایرانیها میتوانستند ۸ تا ۱۰ بمب بسازند
ایرانیها آنقدر اورانیوم غنیشده ذخیره کرده بودند که اگر میخواستند به سمت ساخت سلاح بروند بتوانند ۸ تا ۱۰ بمب بسازند. آنها تنها چند ماه تا اجرای راکتور پلوتونیوم فاصله داشتند که میتوانست پلوتونیوم برای استفادهی نظامی جهت ساخت بمبهای بیشتر تولید کند.
ارزیابی کارشناسی ما این بود که ایران میتواند در عرض دو تا سه ماه به بمب دست یابد. به همین اندازه خطرناک، بسیاری از قویترین متحدان ما در منطقه داشتند فعالانه برای بمباران تأسیسات هستهای ایران، در ایالاتمتحده لابی میکردند. سالها، نخستوزیرها، شاهان و رئیسجمهورهای منطقه همگی معتقد بودند آمریکا باید دست به حملهی پیشگیرانه بزند. رفتار منطقهای ایران بهشدت پروندهی هستهای را پیچیده کرده بود.
ایران موشک آزمایش میکرد، از حزبالله حمایت میکردکه یک سازمان تروریستی بود، در عراق مداخله میکرد و عربستان سعودی را از طریق حمایت از منازعان یمنی تهدید میکرد. البته خطر بزرگی در کار بود. اگر ایالاتمتحده قصد داشت برنامهی هستهای ایران را تحت محدودیتهای مناسب دربیاورد و از درگیر شدن در جنگی یکجانبه بهتنهایی در خاورمیانه پرهیز کند، میبایست حتماً ابتدا همهی راههای دیپلماتیک را امتحان کنیم. ما طی سالیان متمادی یاد گرفتهایم که وقتی ما خردمندی و صبر کافی برای ایجاد یک ائتلاف پشتیبانی گسترده از خود نشان دهیم، آمریکا و ارزشهای آن قویتر خواهد بود. این همان کاری بود که ما در زمان بوش اچ دبلیو بوش (بوش پدر) در زمان جنگ خلیج انجام دادیم و همان کاری است که در اجرای راهبرد مقابله با داعش انجام دادیم.
میدانستم که اگر شبح سلاح هستهای را دور کنیم راحتتر میشود با ایران مقابله کرد
ما بهخوبی از رفتار ستیزهجویانهی ایران در منطقه آگاه بودیم. دقیقاً به همین خاطر بود که آنها را به خاطر فعالیتهای موشکی، نقض حقوق بشر و قاچاق اسلحه تحریم کردیم. رئیسجمهور اوباما و همهی تیم امنیت ملی ما این را میدانست که اگر شبح سلاح هستهای را از بالای سرمان دور کنیم راحتتر میتوانیم با ایران و همهی مخاطراتی که برای جهان و منطقه دارد برخورد کنیم. ما مجبور بودیم با برنامهی هستهای ایران مقابله کنیم.
وقتی من و ظریف در آن اتاق ملاقات کوچک در سازمان ملل اولین گفتگوی خودمان را آغاز کردیم، آن واقعیت (لزوم مقابله با برنامه هستهای) اولین اولویت ذهن من بود. قرار بود آن جلسه یک تبادل نظر کوتاه و خلاصه باشد. من و جواد با هم در آن اتاقِ به اندازهی کمد لباس به مدت یک ساعت حرف زدیم. من از قبل تا جایی که میتوانستم در مورد او از دوستان و همکارانی که با او در سازمان ملل کار کرده بودند چیزهایی فهمیده بودم. مشخص بود او هم همین کار را کرده بود و به کارهای من با عمانیها و دیگر نمونههایی از کارهایی که من در منطقه کرده بودم ارجاع میداد.
تحت تأثیر توانایی ظریف در زبان انگلیسی قرار گرفتم
من بلافاصله تحت تأثیر توانایی ظریف در استفاده از اصلاحات زبان انگلیسی قرار گرفتم. تحصیلات آمریکایی او و سالها حضورش در آمریکا بهعنوان نمایندهی ایران در سازمان ملل دانش وسیعی از سیاست آمریکایی در اختیارش گذاشته بود. او کتابخوان، تحصیلکرده و باهوش بود. او همچنین سخنگویی دقیق و متعهد برای رژیم ایران بود که ما اختلافات اساسی با آنها داریم. ابتدا گفتگویمان به تعارف و بذلهگویی گذشت، در مورد سالهایی که در نیویورک بوده، در سازمان ملل، زندگیاش در ایران و خانوادهاش، سیاستهایمان، شغل من و سنا و غیره.
تحولات توافق نامه برجام
بعد رفتیم سر اصل مطلب. من این موضع را روشن کردم که دولت آمریکا آماده است تا در مورد ایران دست به اقدام جدی بزند اما نه احساس عجله و نه اجباری برای رسیدن به یک توافق بر سر برنامهی هستهای ایران وجود ندارد. نبود توافق بهتر از یک توافق بد است و ضروری است که ایران آماده باشد که اطمینان دهد که بر اساس استانداردهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و فراتر از آن عمل خواهد کرد وگرنه ما وقتمان را تلف خواهیم کرد. او گفت ایران تشنهی یک معامله نیست و به فتوای آیتالله در سال ۲۰۰۳ اشارهکرده که علناً اعلام کرده بود ایران به سمت سلاح هستهای نخواهد رفت. من گفتم ما مشخصاً نیاز به یکی از راستیآزماترین (قابل اثبات ترین) توافقات بینالمللی داریم که تاکنون بهدستآمده است. معلوم بود که هر دوی ما خط قرمزهای مشخصی داریم که نباید از آنها عبور کرد اما ضمناً هر دوی ما در مورد تلاش برای یافتن راهی روبهجلو جدی بودیم.
قبل از اینکه از هم جدا شویم در مورد اهمیت حفظ محرمانگی حرف زدیم. از اول هر دوی ما قبول داشتیم که رابطهی ما برای حصول موفقیت بسیار ضروری است. ما نیازمند یک خط ارتباطی باز برای ارتباط مستقیم در لحظات حساس بودیم. به همین دلیل در همان جلسهی اول توافق کردیم از مجادله عمومی از طریق رسانهها پرهیز کنیم.
در عوض تمام تلاشمان را خواهیم کرد که مسائل را خصوصی حل کنیم. رسانهها بهخوبی آگاه بودند که من و ظریف چنین گفتگویی را انجام خواهیم داد چراکه هر دوی ما قرار بود در نشست عمومی ۵+۱ شرکت کنیم – گروهی که از قبل برای تمرکز بر برنامهی هستهای ایران تشکیل شده بود. ۵+۱ ( پنج عضو دائم شورای امنیت یعنی چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و آمریکا به علاوهی آلمان) و اتحادیهی اروپا سالها بود گهگاه با یکدیگر در سطوح پایینتر ملاقاتهایی برگزار میکردند تا امکانهای رسیدن به توافقی که نگرانیهای جامعهی بینالمللی در مورد برنامهی رو به گسترش هستهای ایران را برطرف کنند، ارزیابی کنند.
بن بست در مذاکرات
همچنین یکی از ماجراهایی که در این بخش از کتاب، جان کری به شرح آن پرداخته جمله معروف «هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید» است که ظاهراً محمد جواد ظریف آن را در بگو مگو با فدریکا موگرینی مطرح کرده بود. رسانههای بینالمللی تیرماه سال 1394 به طور گسترده ماجرای این جمله را به نقل از یک دیپلمات روس مطرح کرده بودند.
به گزارش فارس، او روایت خود را از بنبست در مذاکره با ایران اینچنین آغاز کرده است: «یک روز عصر، ارنست مونیز (وزیر انرژی سابق آمریکا) و من در اتاق اصلی مذاکره در طبقه دوم با ظریف و صالحی ملاقات کردیم. اینطور به نظرمان میرسید که انگار ایرانیها به بنبست خورده بودند. درباره اهداف و مسیرشان دچار تردید بودند و یا اینکه منتظر دستوراتی از تهران بودند. به خودمان که آمدیم دیدیم یکبار دیگر صدایمان را روی هم بالا بردهایم.»
جان کری در ادامه نوشته است: «یکی از دستیارانم داخل اتاق آمد و گفت صدایمان سالن پایین را برداشته و کل طبقه حرفهایمان را میشنوند. اندکی بعد نزد فرانک والتر اشتاینمایر، وزیر خارجه آلمان رفتم. به طعنه گفت از چیزهایی که شنیده اینطور دستگیرش شده که ظاهراً ملاقاتم با ظریف، سازنده بوده است.
اینطور نبود. روز بعد، مسائل مطرحشده در گفتوگوی طولانیمان را به سایر وزرای خارجه گروه ۱+۵ منتقل کردم. چند ساعت روی پیشنهادهایی کار کردیم که بتواند برخی از شکافها میان دو طرف در مسائل اختلافی را برطرف کند.»
جان کری و سایر وزرای خارجه 1+5 بعد از این دیدار، ظریف را به یک سالن کنفرانس بزرگ دعوت میکنند. او نوشته ظرف مدتی کوتاه نتایج حاصلشده در نشست داخلی 1+5 را برای ظریف توضیح دادهاند که او هم بلافاصله و بدون هیچ تأملی آنها را رد کرده است.
“این توهینآمیز است. شما میخواهید من را تهدید کنید. هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید.”
کری در ادامه نوشته است: «ظریف، در حالی که بلند میشد تا جلسه را ترک کند فریاد میزد: “این توهینآمیز است. شما میخواهید من را تهدید کنید. هیچوقت یک ایرانی را تهدید نکنید.” سکوت مختصری حاکم شد تا اینکه سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، یخ فضا را شکست و گفت: “یک روس را هم همینطور.”»
او اضافه میکند: «طعنه لاوروف باعث شد برخی خندههای عصبی سر دهند، ولی جلسه به پایان رسید. ناامید، برای صرف شام با تیم مذاکرهکننده آمریکا راهی سالن غذاخوری شدم. دور یک میز گرد و بزرگ نشستیم و هنگام صرف ششمین شنیتسل وینی آن هفته، درباره آنچه رخ داده بود، حرف زدیم. برای اولین بار از موقع شروع گفتوگوها به این فکر میکردم که باید وین را بدون توافق ترک کنیم.»
البته، ترک وین بدون توافق اتفاق نیفتاد و کری و ظریف-چنانکه دستکم حالا پیدا است- سرانجام توانستهاند اختلافات را حل کنند. وزیر خارجه سابق آمریکا فرآیند رسیدن به این مرحله پایانی را شرح داده است.
کری نوشته فردای آن روز به اتاق ظریف رفته و با او صحبت کرده است: «حرفهایم را اینطور شروع کردم: “جواد، میخواهی این کار به سرانجام برسد یا نه؟ کمی درباره مخاطرات موجود و مسیری که پیموده بودیم تا به جایی برسیم که در آن قرار داشتیم صحبت کردیم. جواد به من گفت که با تهران صحبت کرده و تصورش این است که پاسخ آنها به برخی از ایدههایی که داشته سازنده بوده. میخواست با هم رایزنی کنیم ببینیم میتوانیم از لبه پرتگاه دور شویم یا خیر. گفتم تمایل دارم حرفهایشان را بشنوم، اما برخی موارد معین هستند که نمیتوانیم نادیدهشان بگیریم. آن گفتوگو را با این احساس ترک کردم که جواد شب گذشته فکر کرده و برخی مسائلی که تصور میکرد غیرقابل عبور هستند را حل کرده است.»
اختلافات، اما آنطور که از روایت کری برمیآید تا 13 جولای، یعنی تنها یک روز قبل از نهایی شدن برجام ادامه داشتهاند. در این روز، ظریف در جلسهای که در اتاق تیم آمریکایی در هتل کوبورگ جریان داشت در حال برشمردن دلایل مخالف بودن ایران با نهایی شدن توافق بوده که ظاهراً اتفاقات بعدی، روال ماجرا را تغییر داده است.
لاوروف: جواد، شاید اصلاً اختیار توافق کردن را نداری!
کری ماجرا را اینطور شرح میدهد: «هر روز میگذشت اما ظریف هنوز قادر نبود خودش را به جایی برساند که بله بگوید. عصر ۱۳ جولای که هفدهمین شب حضور ما در وین بود، ظریف، لاوروف، فدریکا موگرینی، مسئول جدید سیاست خارجی اتحادیه اروپا را به اتاق آمریکا در کوبورگ دعوت کردم. فدریکا جایگزین کاترین اشتون شده و همان موقع به شناخت خوبی از ظریف و لاوروف رسیده بود. با پاهای درب و داغانم که روی یک صندلی گذاشته شده بود نشسته بودم و داشتیم به حرفهای ظریف گوش میکردیم که داشت دلایل خودش را درباره اینکه چرا توافقی که ما در حال حرکت به سمتش بودیم به اندازه کافی برای ایران خوب نبود را یکی یکی علامت میزد. نزدیکهای نیمهشب، لاوروف که قصد داشت روز بعد عازم ازبکستان شود حرفهایش را قطع کرد و گفت: “جواد، شاید مسئله این است که اصلاً اختیار توافق کردن را نداری؟ اگر اینطور است، به ما بگو. داری وقتمان را تلف میکنی”.»
وزیر خارجه سابق آمریکا نوشته سخنان لاوروف، ظریف را عصبانی کرده و باعث شده که او برای خروج از اتاق جلسه به سمت درب برود، اما توانسته منصرفش کرده و بار دیگر او را سر میز برگرداند.
او نوشته است: «ظریف از حرفهای تحریکآمیز لاوروف خشمگین شد. مخالفت شدیدش با طعنه لاوروف را اینطور نشان داد که با عصبانیت از روی مبل بلند شد و به سمت در رفت. با حداکثر سرعتی که میتوانستم از جایم پریدم و تلوتلوخوران با عصایم به سمتش دویدم تا جلویش را بگیرم. در حالی که تلاش میکردم ظریف را آرام کنم به او گفتم:”این را میدانم که سرگئی نمیخواست به تو توهین کند. ساعتهای سخت و طولانی را صرف این کار کردهایم و حالا قابل درک است که تنشها اوج گرفتهاند. ما تصور نمیکنیم کار دیگری باشد که بتوانیم انجام بدهیم. توافق، اینجا است. لحظه حقیقت فرا رسیده؛ میخواهی آن را بپذیری یا ردش میکنی؟ بعد از چند لحظه، اذعان کرد که آماده پذیرفتن توافق است؛ فقط -از میان چندین موردی که مطالبه کرده بود- یک چیز دیگر میخواست تا توافق را از دیدگاه خودش منصفانه کند.»
اعطای امتیار به ایران، به منظور مجاب کردن ظریف
جان کری، بعد از این اتفاق سراغ اعضای تیم مذاکرهکننده آمریکایی رفته و نظر آنها را درباره اعطای یک امتیار دیگر به ایران، به منظور مجاب کردن ظریف جویا شده؛ با وجود این، او از همکارانش خواسته امتیازی را پیشنهاد دهند که اهمیت چندانی نداشته و هزینهای برای طرف آمریکایی ایجاد نکند.
در کتاب کری ماجرا اینطور شرح داده شده است: «با سرعت هر چه تمامتر به اتاق بغلی رفتم. رابرت مالی از شورای امنیت ملی [آمریکا]، جان فاینر و وندی شرمن در آنجا منتظر تازهترین خبرها بودند. ” چیزی پیدا کنید که بدون هزینهتراشی برای ما و بدون اینکه ذرهای در مسائل اساسی تغییر ایجاد شود باعث شود او (ظریف) بتواند مشکلات را پشت سر بگذارد. تنها مانعی که الان وجود دارد همین است. نظری دارید؟” نگاه کردم و دیدم که همه شانه بالا میاندازند.»
طبق ادعای کری، در این نقطه سرپرست کارشناسان مسائل تحریمی آمریکا پیشنهادی مطرح کرده که خودش هم فکر نمیکرده مورد موافقت ظریف واقع شود. جان کری، اما این پیشنهاد را نزد ظریف برده و به تأیید وی رسانده است.
در کتاب آمده است: «کریس بکمایر، کارشناس مسائل تحریمی ما با احتیاط شروع به صحبت کردن کرد و گفت: “یک چیزی هست…” خزانهداری آمریکا از قبل آماده شده بود نام ۱۲ نفر از کسانی که در فهرست ایرانیهای تحت تحریم قرار داشتند را از این فهرست خارج کند. ما آن موقع، از این تصمیم برای لحظهای مثل حالا صرفنظر کردیم و این کارتی بود که ایالات متحده در جیب عقب ما گذاشته بود. حالا وقتش بود که آن را بازی کنیم. کریس توصیه کرد: “اینها آدمهای چندان اثرگذاری نیستند. ممکن است [خروج این افراد از فهرست تحریمها] کافی نباشد.”. اما من میدانستم که چیزی که اهمیت داشت ژست این مسئله و احترام گذاشتن به تصمیمهای سختی بود که ایرانیها گرفته بودند. عصایم را قاپیدم و به سمت در رفتم. دوباره وارد اتاقی شدم که سرگئی و جواد در آن نشسته بودند. به جواد گفتم ما میخواهیم برای اینکه کار را به خاتمه برسانیم، یک گام دیگر برداریم. فهرست اسامیای که آماده بودیم آنها را از تحریمها خارج کنیم را به او دادم و پرسیدم: “توافق تمام است؟”
بعد از نیمه شب بود و فرصت یا انرژی زیادی برای جشن گرفتن باقی نمانده بود. بعد از آنکه با هم دست دادیم، به اتاقم برگشتم و در آنجا با رئیسجمهور تماس گرفتم تا خبر را به او برساند. او از من تشکر کرد و من از او تشکر کردم. به او گفتم خودم را برای مبارزهای که با کنگره پیش رو داریم آماده میکنم. توافقی که میخواستیم را به دست آورده بودیم، حالا باید نگهش میداشتیم.»
برچسب ها : تدبیر تازه نیوز , جان کری , ظریف
دسته بندی : اسلایدر اصلی , انتخاب سردبیر , خبر داغ , سیاسی
آخرین اخبار
ارسال دیدگاه
آخرین خبرمطالب بیشتر