گروه دين و انديشه: پژوهشگر روانشناسي و دين با بيان اينکه اگر بخواهيم براساس روانشناسي تکاملي، توصيفي از دين بکنيم دو رويکرد وجود دارد، اظهار کرد: يکي معتقد است که دين محصول مستقيم فرايندهاي تکاملي است که به تدريج در بشر ايجاد شده است ولي ديدگاه ديگر ميگويد دين محصول جانبي فرايندهاي تکاملي است.
مهدي نساجي؛ پژوهشگر علم و دين و نويسنده کتاب»پژوهشگران غرب و روانشناسي اسلامي« با طرح اين پرسش که چرا دين، امري همگاني است، گفت: 85 درصد مردم جهان به نوعي خود را خداباور و ديندار ميدانند و حتي در کشوري مانند آمريکا در حال حاضر چيزي حدود 96 درصد مردم خداباور هستند؛ ?? درصد رستاخيز عيسي(ع) را قبول دارند و 70 درصد به فرشتگان باور دارند.
وي با بيان اينکه روانشناسان دين درصدد توضيح روانشناختي براي چرايي همگانيبودن دين هستند، افزود: فرويد معتقد است که دين ناشي از عقده اديپ است و به همين دليل امري همگاني است؛ رفتارگرايان هم معتقدند که دين ناشي از شرطيشدن نهادهاي قدرتمند جامعه است، يونگ از شاگردان فرويد ميگويد دين ناشي از کهنالگوهاي رواني است که در تمامي انسانها مشترک است. روانشناسان تکاملي هم معتقدند دين همگاني است زيرا امري انطباقي است و در طول تکامل به انسانها مزيت بخشيده است.
نساجي با بيان اينکه روانشناسان تکامل دين که ترکيبي از سايکولوژي و فيزيولوژي و بايولوژي را براي دينداري مدنظر دارند دينداري را امري طبيعي قلمداد ميکنند، اظهار کرد: بنابراين طبيعيبودن دين توضيح همگانيبودن دين است و دين محصول فرايندهاي طبيعي در طول زمان است.
البته طبيعي بودن دين يک تيغه دو لبه است يعني برخي معتقدند اين طبيعيبودن دين به نفع دينداري است زيرا نشان ميدهد باور به وجود خدا در نهاد و فطرت بشر قرار گذاشته شده است ولي از سوي ديگر برخي طبيعيبودن دين را دستاويزي براي اين قرار دهند که بگويند باور به خدا براي امور طبيعي است و نه معنوي. اين پژوهشگر روانشناسي دين، افزود: روانشناسان تکامل دين در تبيين تاريخ تکاملي طبيعي بدن انسان ميگويند انسان با جسم و هيبت امروزي به تدريج متکامل شده است و در روز اول اينطور نبوده است؛ روان انسان هم اين فرايند تکاملي را طي کرده است يعني اگر معده به تدريج به غذاهايي عادت کرده است که بتواند آن را هضم کند روان انسان هم به تدريج در طول زمان به يکسري مسائل عادت ميکند؛ اينکه انسان به والدين و فرزندان خود دلبسته است محصول تکامل تاريخي است که اين ساز و کار دلبستگي در گربهها و يا حيوانات ديگر وجود ندارد زيرا فقط بچه گربه دو ماه از زندگي خود را به مادرش وابسته است.
نساجي ادامه داد: انسانها چون توان توليد مثل بالا ندارند، لذا کيفيت نگهداري فرزند در بين آنان بالا رفته است و از فرزندانشان مراقبت خاص ميکنند. بنابراين ميتوان گفت خداباوري و ميل به بندگي و دينداري در طول فرايند تکامل به وجود آمده است تا به بقاي انسان کمک کند درست شبيه سازوکار دلبستگي انسان به فرزند و حب نسبت به او. اين پژوهشگر روانشناسي دين با بيان اينکه اگر بخواهيم براساس روانشناسي تکاملي توصيفي از دين بکنيم دو رويکرد وجود دارد، اظهار کرد: يکي معتقد است که دين محصول مستقيم فرايندهاي تکاملي است که به تدريج در بشر ايجاد شده است ولي ديدگاه ديگر ميگويد دين محصول جانبي فرايندهاي تکاملي است. محصول جانبي يعني اينکه يکسري فرايندهاي تکاملي به تدريج ايجاد شده و دين روي آن سوار شده است.
مثلا ما عينک که ميگذاريم آن را روي بيني ميگذاريم ولي بيني ما براي گذاشتن عينک طراحي نشده است؛ درست است که عينک با ساز و کار تکاملي مرتبط است ولي محصول مستقيم اين تکامل نيست بنابراين دينداري به نوعي به صورت مستقيم ايجاد نشده است و محصول جانبي فرايندهاي تکاملي است. نساجي اضافه کرد: يکي از دلايل تکاملگرايان دين در اينکه دين محصول مستقيم فرايندهاي تکاملي است، اين است که دين امري ساده و يونيورسيکال است همچنين دينداري نوعي وراثتپذيري را در خود دارد و از سويي دين کارکردهاي اجتماعي دارد مثلا دينداران، اضطراب مرگ کمتري دارند و همين باور سبب طول عمر ميشود. دينداران همه چيز را به خدا و نظارت او واگذار ميکنند لذا اضطراب آنان در زندگي کمتر است.
دين همچنين همبستگي گروهي ايجاد ميکند و سبب ميشود تا دينداران برادرانه و خواهرانه با هم مرتبط شوند و کمتر با هم درگير شوند و زد و خورد داشته باشند و کلا دينداري يک پديده طرفدار فرزندآوري است و فرزندآوري بيشتر را تشويق ميکند و باعث بقاي انسانها ميشود. وي بيان کرد: اگر چيزي بخواهد محصول مستقيم فرايندهاي تکاملي باشد اولا بايد در همه انسانها ديده شود همچنين بايد بدون تلاش در انسان ديده شود مانند اينکه انسان ميل به خوردن دارد و تلاشي براي اين کار نميکند ولي برخي کارها مانند يادگيري رياضيات نيازمند تلاش است يا فلان هنر ورزشي و مهارت اجتماعي نيازمند وقت گذاشتن است؛ در مورد دينداري، انسانها براي اصل دينداري تلاش نميکنند از اين رو يک بچه ? ساله هم باور فطري به خدا دارد و به خدا ميانديشد ولي اينکه اين باور او زمينه زيستشناسي داشته باشد در روانشناسي تکاملي ضعيف است لذا مطالعات عصبشناسي واحدي به نام دينشناسي را پيدا نکرده است.
به گزارش امانت به نقل ازايکنا،اين پژوهشگر با بيان اينکه اين مسائل باعث شده است تا رويکرد ديگري به نام محصول جانبي اتخاذ شود، تصريح کرد: در اينجا گفته ميشود خداباوري امري فرهنگي و ساخته شده از طرف خدا، پيامبران و يا بشر است. بنابراين دين يک انطباق طبيعي نيست و يکسري سازوکار در روان بشر است که در خدمت دينداري قرار ميگيرد. وي با اشاره به سازوکارهاي شناختي و هيجاني مرتبط تصريح کرد: علوم شناختي دين با روانشناسي شناختي دين فرق دارد؛ در علوم شناختي دين بحث بر سر سازوکارهاي شناختي است که در دينداري به ما کمک ميکند؛ علوم شناختي به لايههاي زيرين دينداري کمک ميکند؛ کسي مسيحي است و يکي مسلمان و امور مشترکي در زيرلايههاي باور اين افراد وجود دارد که نشان ميدهد زيرساخت اديان مشترک است و يا امور مشترکي دارند.